معنی حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن, معنی حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن, معنی pt' lcbj، fاrd j;ibاaتj rcr alاc;اi، alاc;اi، kcfا، ljscmkdmi، j;اibاaتj, معنی اصطلاح حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن, معادل حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن, حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن چی میشه؟, حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن یعنی چی؟, حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن synonym, حفظ کردن، باقی نگهداشتن قرق شکارگاه، شکارگاه، مربا، کنسرومیوه، نگاهداشتن definition,